دروغگویی کودک چیست؟ علت دروغگویی کودک!
دروغگویی کودک یک اختلال رفتاری به معنای بيان سخن و مطلبي است كه مطابق با واقعیت و حقيقت نيست. معمولا كسي كه دروغ ميگويد آگاهانه به تحريف حقيقت ميپردازد و امری را تاييد ميكند كه وجود خارجي ندارد. البته اين امر هميشه براي كودكان صادق نيست. چرا كه بسياري از كودكان خردسال و آنهايي كه در مرز سنین تشخيص هستند، گاهي بين تخيل و واقعيت تفاوتی قائل نمیشوند و از این رو سخني ميگويند كه به نظر ما دروغ است.
كودكاني كه آگاهانه دروغ ميگويند، معمولا با زمينه سازیها و تدابيری از پيش تعيين شده اين كار را انجام ميدهند. در اين دروغ گوييها، اصولا کودک هدفی مثلِ رسیدن به یک خواسته را دارد. نورولند در این مقاله قصد دارد تا به مسالهی دروغگویی در کودکان بپردازد. پیشنهاد میکنیم برای اینکه در همهی زمینهها والد آگاهی باشید حتما به اینستاگرام نورولند سری بزنید و از راهکاری مفید آن کمک بگیرید.
چرا کودکان دروغ میگویند؟
سه مهمترین علت دروغگویی کودک عبارتند از:
- برای اینکه چیزی را مخفی کنند تا به دردسر نیفتند.
- داستان را از دید خود هیجانانگیزتر کنند.
- برای اینکه به آنها توجه بیشتری شود و یا برای اینکه بهتر و دوستداشتنیتر از قبل به نظر برسند.
کودکان چه زمانی شروع به دروغ گفتن میکنند؟
تقریبا از سن 3 سالگی کودک با دروغگویی آشنا شده و از آن استفاده میکند. با بزرگتر شدن کودکان، دروغ گفتن با موفقیت بیشتری اتفاق میافتد. همچنین در سنین بالاتر دروغها پیچیدهتر نیز میشوند، زیرا کودکان کلمات بیشتری را بلدند و درک میکنند که دیگران چگونه فکر میکنند. از این رو کودکان اغلب به دروغهای سفید روی میآورند تا از دید خود موجب رنجش کسی نشوند.
در نظر داشته باشید که “تصور کردن” برای رشد کودک امری مهم است و خوب است که با انجام بازی و فعالیتهایی این مورد را در کودک خود پرورش دهید. اگر کودک شما داستانی در مورد چیزی یا کسی میگوید، میتوانید با تشویقهایی از این جنس که “این یک داستان عالی است، ما میتوانیم داستانت را به یک کتاب تبدیل کنیم.” باعث تقویت تخیل کودکتان شوید. در اینصورت دیگر نیاز ندارد برای رسیدن به اهداف یا خواستههای خود به دروغ متوسل شد.
آگاهانه دروغ گفتن +نحوه برخورد با آن
اولین کاری که لازم است در برخورد با کودکی که دروغ میگوید داشته باشید این است که او را متوجه این کار کنید. گام بعدی استفاده از پیامدهای مناسب است. البته که لازم است علاوه بر پیامدهایی که در غالب برخورد با دروغگویی فرزندتان استفاده میکنید سعی کنید به طور جداگانه با رفتاری که منجر به آن میشود نیز مقابله کنید.
برای مثال، اگر کودک شما روی دیوارها نقاشی بکشد و سپس درباره آن به شما دروغ بگوید، هم پیامدی برای دروغگویی او در نظر بگیرید و هم بصورت جداگانه برای نقاشی روی دیوار اتاق.
اما اگر کودک شما دروغ میگوید تا اشتباهی مانند ریختن یک نوشیدنی روی فرش را پنهان کند، در اینصورت صرفا پیامدی برای دروغگویی در نظر بگیرید و برای اینکه تشویق شود دفعه بعد که این اتفاق افتاد راستش را بگوید به کمک هم و با ملایمت به پاک کردن نوشیدنی از روی فش بپردازید. به عنوان یک پیشنهاد دیگر میتوانید فرزندتان را مطلع کنید که اگر همه اعضای خانواده یکدل و رواست باشند و تحت هر شرایطی با یکدیگر صادق باشند چقدر تبعات مثبتی به بار خواهد داشت.
در نهایت به این مساله فکر کنید که علت دروغگویی کودک شما چیست و با پیدا کردن یک راهحل برای آن به کودکتان کمک کنید که دیگر دروغ نگویید. به عنوان مثال، اگر کودک شما دروغ میگوید تا توجه شما را بیشتر جلب کند، روشهای مثبتتری را در نظر بگیرید که میتوانید به کودک خود توجه کنید و عزتنفس آنها را افزایش دهید. پس میتوان با پیدا کردن روشهای پاداش و تشویق درست و توجه مناسب به کودک در دروغ نگفتن به او کمک کرد.
دروغ گفتن در مورد مسائل جدی
برخی اوقات کودکان در مورد مسائل جدی دروغ میگویند تا به نوعی اسرار خود را حفظ کنند. برای مثال کودکی که توسط یک بزرگسال مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاست یا توسط یک کودک دیگر مورد آزار قرار گرفتهاست، اغلب دروغ میگوید زیرا میترسد که اگر حقیقت را بگوید مجازات خواهد شد.
اگر حدس میزنید که کودک شما دروغ میگوید، چه کار باید بکنید؟
- به فرزندتان اطمینان خاطر دهید که اگر حقیقت را بگوید، در امان خواهد بود.
- کاری کنید کودکتان بداند شما هر کاری که بتوانید انجام میدهید تا اوضاع را بهتر کنید.
- و در نهایت در مواردی که خودتان قادر به کنترل و بهبود شرایط نیستید؛ حتما به یک روانشناس کودک یا متخصص حوزه مربوطه مراجعه کنید.
پدر و مادر باید الگوی مناسبی برای فرزندشان باشند
هنگامی که والدین به یکدیگر دروغ میگویند، در واقع به کودک میآموزند که تو نیز میتوانی این کار را بکنی. شنیدن دروغهای افراد بزرگسال به هنگام صحبت با تلفن نیز همین اثر را روی کودک دارد. به یاد داشته باشید که کودکان در چند سال نخست پس از تولد، تمایل شدیدی به الگوبرداری از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خود دارند.
ممکن است علت دروغگویی کودک، رفتار خشن و عصبی شما به هنگام بروز اتفاقاتی مانند شکستن گلدان و نظیر آن باشد. در چنین مواقعی به جای تنبیه و دعوا کردن او، می توانید بگویید: «خیلی حیف شد که مثلاً اون گلدون شکست. من اونو خیلی دوست داشتم. اما به هر حال تو که تقصیر نداشتی، اتفاقی افتاد و شکست.» به این ترتیب کودک دیگر دلیلی برای ترس و در پی آن، دروغ گفتن نمی بیند و اگر بار دیگر اتفاق مشابهی رخ دهد به راحتی حقیقت را خواهد گفت.
سخن پایانی
برای درمان دروغگویی کودک باید علل آن به خوبی شناخته شود. برای پیشگیری و درمان دروغگویی والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد خوشایند و ناخوشایند از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد. اگر کودک به این مساله پی ببرد؛ به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت.