تکنیکهای تقویت خلاقیت کودک
حتما تقویت خلاقیت کودک برای شما هم جزو موضوعات مهم است و صد البته که دلتان میخواهد فرزندانتان هم جزو بچههایی باشند که ذهن خلاقی دارند و همین تمایل شما اهمیت این موضوع را صدبرابر میکند. حالا حتما این سؤال برایتان پیش میآید که ما چقدر میتوانیم در این خلاقیت دخیل باشیم و اصلا چگونه کودک خلاق داشته باشیم؟ باید در پاسخ این سؤال بگویم که شما به عنوان پدر و مادر (یا مربی و پرستار) برای اطمینان از خلاقیت کودکتان و البته حفظ و پرورش این خلاقیت، کارهای زیادی میتوانید انجام بدهید.
کودک خلاق
کودکان ذاتا خلاق هستند. وقتی تنها هستند یا به حال خود گذاشته میشوند بازیهای خلاق و فعالیتهای جدیدی را انجام میدهند. خلاقیت برای افراد در هر سنی ضروری است. خلاقیت؛ میتواند تفکر انتقادی، مهارتهای حل مسئله و هوش هیجانی کودک را تقویت کند و به آنها در مقابله با استرس کمک کند.
در زیر چند روش وجود دارد که والدین میتوانند از آن برای تقویت خلاقیت کودکان خود استفاده کنند.
تحقیقات نشان میدهند که مهارتها با بالاتر رفتن سن، رشد میکنند. با گذشت زمان و رشد کودک، تصور او این است که تواناییهایش تغییری نکرده است؛ بنابراین این شما هستید که باید او را تشویق کنید تا بیشتر و بهتر از ذهنش استفاده کند. این باعث میشود اعتماد به نفس کودک بالا برود و سعی کند تفکر خلاقانهتری نسبت به قبل داشته باشد. به این ترتیب احتمال دارد که بتوانید کودک خلاق و ماهر پرورش بدهید.
در این مقاله نورولند 17 پیشنهاد به شما از جمله انواع بازی خلاقیت ارائه میدهیم. برای اینکه والد آگاهی در همهی زمینهها باشید و بازی خلاق بیاموزید تا بتوانید کودک خلاق تربیت کنید اینستاگرام نورولند را دنبال کنید.
راهکارهای تربیت کودک خلاق
1. اسباب بازی کمتری بخرید!
شاید برایتان عجیب باشد اما خرید اسباب بازیهای متنوع و زیاد میتواند دلیلی برای از بین بردن خلاقیت در کودکان باشد. وقتی کودک همیشه در اطرافش وسایل بازی جدید ببیند دلیل و انگیزه ای برای فکر کردن و خلاقیت داشتن برای فراهم کردن وسایل بازی جدید را نخواهد داشت. بهتر است برای خرید اسباب بازیهای جدید و متنوع وسایل اولیه برای درست کردن کاردستیهای متنوع مثل اتواع کاغذ و چسب و مقوا و… را در اطراف کودک قرار دهید تا با خلاقانه فکر کردن دست به ساختن ببرد.
2. برای جواب دادن به سؤالاتش همفکری کنید
همینطور که فرزند شما بزرگتر میشود، سؤالاتش هم پیچیدهتر خواهند شد و شما به خیلی از سؤالات نمیتوانید پاسخ بدهید؛ اما بهعنوان پدر و مادر گاهی احتیاج دارید که نگذارید کودکتان بفهمد جواب سؤالش را نمیدانید؛ چون در واقع از نظر کودک، شما تنها منبع نهایی اطلاعات هستید و همهچیز را میدانید. وقتی دچار این مسئله شدید، بهترین راهحل این است که از خود فرزندتان کمک بگیرید.
به جای اینکه جوابتان و در نتیجه اعتماد فرزندتان را با حدس زدن به خطر بیندازید، بهترین پاسخ این است: «نمیدونم» یا «مطمئن نیستم. اما معتقدم جواب اینه…» و بعد اضافه کنید «بیا با هم جواب درست رو پیدا کنیم». حتما هنگام تحقیق برای پیدا کردن جواب، با کودکتان همکاری کنید. این تحقیقات حتی ممکن است یک جستوجوی سادهی اینترنتی باشد. باید مراقب باشید امکانات دیگر را نادیده نگیرید. شاید کتابی دربارهی موضوع مورد نظر داشته باشید، سراغش بروید و نگاهی به آن بیندازید. فرزندتان ممکن است به خواندن این کتاب و موضوعش علاقهمند باشد، پس قبل از مراجعه به اینترنت، به کتابخانهتان مراجعه کنید تا کودکتان هم همین روش را پیش بگیرد. کتابخانهها همیشه بهترین و مطمئنترین منابع اطلاعاتی موجود هستند.
از طرفی دیگر، سعی کنید برای جواب دادن از آزمایش یا مثالهای مشابه و تصاویر کمک بگیرید. زمانی که پسر دوستداشتنی و دانشمندم از من میپرسد: «چرا سر پیچ جادهها باید آرومتر رانندگی کنی؟» من با کشیدن یک طرح ساده دربارهی نیروهای مختلف که هدایتکنندهی شتاب یک اتومبیل هستند به او جواب میدهم و برایش توضیح میدهم که در این مکانها احتمال تصادف بیشتر است. این طرح ساده و روشن است و او را قانع میکند.
3. به شکست خوردنشان بها بدهید
سخت گرفتن به کودک در مواقع شکست، رویای داشتن تقویت خلاقیت او را از شما دور خواهد کرد. همهی ما بارها دربارهی شکست در کسبوکار، پذیرش و برخورد درست با آن شنیدهایم. با این حال خیلی از پدر و مادرها، هنگامی که فرزندشان در کاری شکست میخورد مستقیم یا غیرمستقیم او را مجازات میکنند. پسر شما در یک مسابقهی شنا شرکت کرده و حالا نفر آخر شده است. عکسالعمل شما چیست؟ ممکن است بگویید: «شاید شنا به درد تو نمیخوره»، «بهت گفته بودم که باید بیشتر تمرین کنی»، «فلانی نفر دوم شد، تازه دوسالم از تو کوچیکتره» و چیزهایی از این قبیل. حتی پدر و مادرهای دلسوز هم طور دیگری رفتار مشابهی را انجام میدهند: «مهم نیست، در هر صورت تو هرجوری که باشی من دوسِت دارم». شکست در واقع راهکاری برای یافتن راه خلاقانه بعدی و تقویت خلاقیت است.
کدام برخورد درست بود؟
ممکن است فکر کنید رفتار پدر و مادر دلسوز یا جملهای که استفاده کردند، مثبت است؛ اما نکته اینجاست که هر دو نوع برخورد یک نتیجه دارد. متأسفانه، شما جزو هرکدام از این والدین باشید نتیجهی رفتارتان فقط یک چیز است: فرزندتان آنقدر دلسرد میشود که شاید دیگر در هیچ مسابقهی شنایی شرکت نکند. بدتر از آن این است که حتی ممکن است رفتار شما، او را از تلاش برای تمام چیزهایی که مطمئن نیست بتواند انجام بدهد هم منصرف کند.
خیلی بهتر است که بگویید: «من بهت افتخار میکنم که تصمیم گرفتی وارد این مسابقات بشی و تلاشتو کردی». اگر پسرتان احساس خیلی بدی داشت و حس کردید حالش خیلی بدتر از این حرفهاست، به یاد داشته باشید ابراز احساسات فوری لزومی ندارد. از او بپرسید: فکر میکنی چرا نفر آخر شدی؟ با این شیوه به او فرصت میدهید تا دلایل شکستش را تجزیه و تحلیل کند و دفعهی بعد عملکرد بهتری داشته باشد. در عین حال اعتماد به نفسش هم پایینتر نیاید. شاید هم او آنقدر عصبی شده باشد که حتی نتواند درست نفس بکشد. اشکالی ندارد! از همین فرصت برای اینکه به او یاد بدهید چگونه دفعهی بعد با عصبانیتش روبهرو شود، استفاده کنید.
4. به کودکتان آشپزی یاد بدهید
آشپزی یکی از کارهای فوقالعاده خلاقانه و جذاب است! این را همهی ما میدانیم. به یک کیک فکر کنید! با آرد، تخممرغ، شکر و چند چیز سادهی دیگر شروع میکنید، مخلوطشان که کردید میگذارید با حرارت بپزد؛ خب نتیجه یک کیک شگفتانگیز و خوشمزه است. یکی از دوستان من که یک معلم شیمی است، یکبار برای اینکه به پسر من کیک پختن یاد بدهد تا توضیح چند فرایند شیمیایی حین پختن کیک هم پیش رفت!
وقتی بچهها پخت و پز را یاد بگیرند، مثلا بتوانند یک املت ساده درست کنند، در واقع شما خیلی فراتر از یک املت پیش رفتهاید و اجازه دادهاید آنها «تجربه» کنند، این به ما میفهماند که بچه تا خودش، شما و آشپزخانه را نشناسد و حین آشپزی خرابکاری نکند، اولاً نمیتواند یاد بگیرد و دوماً برای کارهای خلاقانه یا پیچیدهتر و بیرون از حیطهی آشپزخانه و خانه، جرأت آزمون و خطا نخواهد داشت.
اگر دوست دارد دو برابر شکلات روی کیک بریزد، خب اجازه بدهید این کار را انجام دهد. سخت نگیرید، این فقط یک کیک است! اگر شانس بیاورد کیکش خراب نمیشود. اما حتی اگر چیز خوبی هم از آب درنیامد، او با «تجربه کردن»، یک فرایند ارزشمند و خلاقانه یاد گرفته است، به علاوه اینکه یاد میگیرد وقتی همه چیز دارد خراب میشود، چطور میتواند اوضاع را سروسامان بدهد. کیکش بیش از حد خشک شده است؟! خوب اگر اعتماد به نفس لازم را داشته باشد، احتمالا روی آن را با یک لایه خامه میپوشاند! هرچند این فقط یک کیک ساده است، اما این راهحل در حال حاضر خلاقانه به حساب میآید!
5. فرزندتان را با یک رژیم ساده و متعادل تغذیه کنید
ذهن و بدن سالم حس بهتری در ما ایجاد میکند، انرژی بیشتری خواهیم داشت و بهتر فکر میکنیم. اگر از کودکی فرزندتان را به تغذیهی سالم عادت بدهید، او برای تمام عمر، عادات غذایی خوب و سالمی خواهد داشت و با احتمال کمتری دچار مشکل اضافهوزن میشود و با افزایش سن سلامتیاش کمتر به خطر خواهد افتاد. وقتی انرژی بیشتری داشته باشید، سرحالتر و بهتر به نظر میرسید و از همه مهمتر اینکه وقتی تعذیهی سالمی داشته باشید فکر و ذهن خلاقانهتری خواهید داشت.
شگفتانگیز این است که تعذیهی سالم به طرز قابل ملاحظهای آسان است. خیلی ساده است! فقط باید سعی کنید فرزندتان را با گروههای غذایی سالم تغذیه کنید و او را عادت بدهید که کمتر از غذاهای شیرین و چرب استفاده کند. اگر منابع تغذیهی بچهها از گروههای غذایی سالم باشد، دچار سیری کاذب نمیشوند و به این ترتیب به تنقلات و شیرینیجات روی نمیآورند. هر زمان که فرزندتان گرسنه میشود، از میوهها بهعنوان میانوعده استفاده کنید. اگر به بچه اصرار کنید تمام غذایش را بخورد و در عوض بهعنوان جایزه به او وعدهی یک بشقاب دسر بزرگ بدهید، تنها اتفاقی که میافتد این است که او را به پرخوری عادت دادهاید!
6. به جای درست کردن اشتباهاتش بپرسید: «چرا؟»
زمانی که کودکتان اشتباهی میکند، مثلا یک کلمه را درست استفاده نمیکند یا رفتارش بد است، بلافاصله اشتباهش را درست نکنید؛ بلکه دربارهی کاری که انجام داده است با او صحبت کنید و دلیلش را بپرسید: «چرا این کارو کردی؟» یا «چرا اینطوری فکر میکنی؟»
مثلا اگر سر میز، فرزندتان سوپش را با سروصدا میخورد (فرض کردهایم که شما ژاپنی یا چینی نیستید و این رفتار را دور از ادب میدانید!) راهکار درست این است که بلافاصله سرزنشش نکنید و نگویید چطور باید سوپش را بخورد. از او بپرسید: «به نظرت این شیوهی درست سوپ خوردنه؟!» اگر گفت «بله»، از او بخواهید دلیلش را توضیح بدهد و اگر گفت «نه»، از او دوباره بپرسید پس چرا وقت غذا خوردن صدا در میآورد؟!
به احتمال خیلی زیاد او جواب خواهد داد که خیلی عجله دارد چون بیاندازه گرسنه است و یا ممکن است بگوید دوستانش هم همینطوری غذا میخورند. خوب حالا که سر صحبت باز شده است، هدف نهاییتان را اجرا کنید و دربارهی آداب درست غذا خوردن و سر میزِ غذا نشستن با کودکتان صحبت کنید. وقتش است دربارهی آداب سر سفره، احترام به دیگران و هرچیز دیگری که لازم است بداند، حرف بزنید. اگر او گفته است که این نوع غذا خوردن را از دوستان مدرسهاش یاد گرفته است، با این کار میتوانید او را تشویق کنید که مشابه مکالمهی شما و خودش را با دوستانش داشته باشد و راهحلهای خلاقانه برای یاد دادن آداب درست غذا خوردن به دوستانش داشته باشد.
7. مشکلاتی را که با همسرتان دارید، برطرف کنید
هر ازدواجی ممکن است دچار آسیبهایی شود. اکثر زوجها اعتراف میکنند که با همسرشان، دچار مشکلات و اختلاف نظرهایی هستند. هنگامی که در حضور کودک با هم بحثتان میشود و میخواهید اختلاف نظرهایتان را رفع کنید یا دربارهاش صحبت کنید، واکنش طبیعی شما این است که از کودک فاصله بگیرید (میفرستیدش دنبال نخود سیاه). البته حق دارید؛ چون نگران هستید مبادا تنش ناشی از بحث شما، بچه را ناراحت کند.
با وجود اینکه شما نگران فرزندتان هستید، اما با این کار کودک را دچار دوگانگی میکنید؛ چون در ابتدا او را در معرض درگیری یا مشکل قرار میدهید و سپس بلافاصله آن را از او مخفی میکنید. خب، خلاقانه است! البته فقط دربارهی دور نگه داشتن بچهها از دعوا!
اگر بحثتان را وقتی فرزندتان نیست شروع کنید و ادامه بدهید، منطقیتر به نظر نمیرسد؟! در هر صورت نکتهی مهم این است که دربارهاش با کودکتان صحبت کنید؛ چون او در هر صورت میفهمد که تنشی در کار است. مثلا به او بگویید: «مشکلی پیش اومده که باید حل بشه. پس ما میریم طبقهی بالا دربارهش حرف بزنیم.
سعی میکنیم احساسات همدیگر رو درک کنیم، سعی میکنیم با هم خوب باشیم، قراره فقط دربارهی مشکل حرف بزنیم و هیچکدوممون عصبانی یا ناراحت نیستیم» به نظر میآید این روش هم منطقیتر باشد، هم فرزندتان را نگران نکند و از طرفی او هم میآموزد در هنگام بروز مشکل فقط به پیدا کردن راهحل توجه کند.
8. یک محیط خلاق بسازید
فرزند شما به یک استودیوی هنری کاملاً مجهز احتیاج ندارد. اما باید فضایی را در خانه بطور خاص برای بازیهای اکتشافی و خلاقانه او ایجاد کنید. این فضا میتواند گوشهای از اتاق نشیمن باشد که دارای لوازم هنری و صنایع دستی است. یا یک اتاق بازی که در آن بتواند آزادانه بازی کند، نقاشی بکشد و هر چیزی که دوست دارد را بسازد. محیط خلاق به تقویت خلاقیت کودک کمک میکند.
بهتر است والدین به جای اینکه نگرانی و دغدغهی بزرگ بودن فضا را داشته باشند، بیشتر به ایجاد فضایی بپردازند که فرزندشان بتواند در آن خلاقیت خود را بروز دهد. این به معنای ایجاد مکانی است که بچهها میتوانند در آن آزادانه روی ایدههای خود کار کنند، خرابکاری کنند و لباسهای خود را کثیف کنند.
9. توجه کودک را به ابزار و مواد سادهی موجود در اطراف جلب کنید
کودکان به منابع مدرن نیاز ندارند. خمیر بازی، کاغذ باطله و هر شی به درد نخور دیگری میتواند انتظار آنها را برآورده کند. حتی در برخی کشورهای توسعه نیافته، کودکان راههایی برای بازی کردن و ساخت اسباب یا اشیائی که به طور تصادفی در اطراف خانه پیدا میکنند، مییابند. جالب است که کودکان هنگام بازی با وسایل ساده و اولیه مانند برگ، کاغذ پارچهای و… با چه ایدههایی روبرو میشوند. بسته به علاقه کودک، آنها ممکن است ترجیح دهند با بلوکهای ساختمانی، کاغذ یا کتابهای رنگآمیزی شده و یا حتی با لباسهای قدیمی مادر و پدر خود بازی کنند.
10. کودک را به بازی خلاق تشویق کنید
بازی خلاقیت کودک را افزایش میدهد. زیرا به ایده پردازی او منجر میشود. روند تقویت خلاقیت، در یک محیط و زمان از پیش تعیین شده اتفاق نمیافتد. حتی گاهی اوقات تعیین و تنظیم برنامه برای خلق هنر یا انجام بازی میتواند سبک بچهها در نوآوری را خدشه دار کند. در عوض، سعی کنید هنر را در شرایط متفاوت و یا در ساعات مختلف روز انجام دهید. یک کودک ممکن است از کمک کردن در تهیه شام یا کار در باغ لذت ببرد. جمع آوری برف یا برگ فعالیتهای سرگرم کنندهای در فضای باز است که میتواند تصورات بچهها را، بدون اینکه جزو ساعات ساختارمند بازی باشد، آنها را بیدار و فعال کند. این مهم است که کودکان درک کنند فکر و تصورات آزاد داشتن فقط برای زمان بازی نیست، بلکه میتواند در انواع شرایط روزمره انجام شود.
نکته: در این راه باید به علایق کودک هم توجه کنید.
بچهها در صورت تمرکز بر روی علایق خود بسیار بیشتر احتمال دارد که در بازیها و فعالیتها شرکت کنند. بنابراین والدین باید سعی کنند منافع و علایق فرزندشان را در نظر بگیرند. اگر آنها علاقمند به دایناسور باشند، مجسمهها و کتابهایی را در مورد دایناسور به آنها بدهید. اگر اشتیاق آنها در موسیقی زیاد است، با آنها سبکهای مختلف موسیقی را گوش دهید و سعی کنید از سازهای خانگی مانند طبل و گیتار استفاده کنید. برخی دیگر از علاقهمندیهای کودکان شامل آشپزی، رقص و مجسمهسازی است. برای اینکه راههای سرگرمکنندهی بیشتری را بشناسید و بیاموزید حتما به این صفحه اینستاگرام مراجعه کنید و از آموزش و نکات کاربردی آن استفاده کنید.
11. حواس پنجگانه کودک را درگیر کنید
هنر فقط مربوط به آنچه مردم میبینند نیست. حواس پنج گانه میتوانند نقش مهمی در تقویت خلاقیت و تخیل داشته باشند. در هنگام وعدههای غذایی، والدین میتوانند فرزندان خود را با غذاهای موجود در بشقابشان درگیر کنند. اینکه چه مزه، بو و چه احساسی دارند. اینکه کدام غذاها دارای خصوصیات مشابهی هستند؟ چه غذاهای دیگری را می توان با آن مواد تهیه کرد؟
ایدهی دیگر، بردن بچهها به یک مکان جدید مانند موزهی هنری، پارک، کتابخانه یا مراکز اجتماعی است. نگاه به نقاشیها یا کتاب خواندن میتواند به کودکان کمک کند تا دنیاهای جدید و سرزمینهای دور را تصور کنند. درگیر شدن با حواس پنجگانه به آنها کمک میکند تا از این مکانهای جدید تصویر بهتری بگیرند و خلاقیت آنها بالا میرود.
12. در مورد خلاقیت با کودک صحبت کنید
هرچه والدین بیشتر در مورد روند تقویت خلاقیت فرزند خود آگاهی داشته باشند، بیشتر میتوانند به کودک خود کمک کنند. از کودکان در مورد زمان و مکان مورد علاقهشان سؤال کنید، و سعی کنید این موارد را بیشتر در زندگی روزمره بگنجانید. بعضی اوقات مفید است که کودک یک دفترچه در دست داشته باشد تا بتواند هنگام مراجعه به کتابخانه، پارک یا مدرسه با او سفر کند. آنها میتوانند ایدههای خود را بنویسند و در پایان روز با والدین خود در مورد ان صحبت کنند. این یک راه عالی هم برای والدین و هم برای کودک است که در یک مسیر قرار بگیرند و با هم کار کنند تا از پتانسیل خلاقانه هم استفاده کنند.
13. به سمت یک روش تفکر خلاق و متفاوت حرکت کنید
خلاقیت و مهارتهای حل مسئله دست به دست هم میدهند. بنابراین والدین میتوانند از هنر و زمانِ بازی برای تقویت مهارتهای تفکر انتقادی فرزندشان استفاده کنند. فرصتهایی برای ایجاد این شرایط در طول روز مانند زمان پخت و پز، نقاشی، ساختن بلوک و کتاب خواندن وجود دارد. هنگام خواندن؛ والدین میتوانند از فرزندانشان سؤال کنند که اگر به جای شخصیت کتاب بودند، چه میکردند. شاید بچهها هنگام بازی بتوانند به روشی دیگر برای رسیدن به یک نتیجهی مشابه فکر کنند. مثلا در مورد طعم غذا، میتوانند تصور کنند که در صورت استفاده از مواد یا ادویه جات دیگر، غذای آنها طعم متفاوتی خواهد داشت.
14. بگذارید گاهی کودک رئیس باشد
برای والدین آسان است که بخواهند در هر جنبهای از زندگی فرزندشان درگیر شوند. مدیریت مداوم کار بچهها یا دخالت در چگونگی برخورد آنها با یک مشکل میتواند مهارتهای تفکر انتقادی کودک را محدود کرده و حتی او را از استفاده از تصورات و تخیلاتش منصرف کند. بنابراین بهتر است تا حدی آزادی عمل به او بدهید.
15. خودتان هم فعالیتهای خلاقانه انجام دهید
کودکان مانند اسفنج هستند و آنچه را که والدین انجام میدهند جذب میکنند. آنها تمایل دارند که قدمها و اعمال والدین را دنبال کنند. اگر آنها هرگز مادر یا پدر را در فعالیتهای خلاقانه نبینند، احتمالاً کمتر دنبال کارهای هنری و خلاقیت میروند. والدین با ملحق شدن به فرزندان خود در رنگ آمیزی، ساخت اشکال و کاردستی و ایجاد اثر، پیوند نزدیکی با فرزندان خود برقرار میکنند و روح خلاقانه خود را دوباره به دست می آورند. این هم برای فرزندان و هم برای والدین برگ برنده است.
16. سؤالاتش را با سؤال پاسخ بدهید
تربیت فرزندان معمولا موضوعی بحث برانگیز است. کودکان معمولا زیاد سؤال میپرسند و ما پدر و مادرها هم معمولا ترجیح میدهیم یک جواب سرراست بدهیم و خلاص! مثلا کودکتان میپرسد: «بیمُهرگان یعنی چی؟» وقتی این سؤال را میپرسد که تلویزیون دارد یک مستند حیات وحش نشان میدهد. من و شمای پدر و مادر قاعدتا این جواب را میدهیم: «بیمهرگان به حیواناتی میگویند که ستون فقرات ندارند». هیچ اشکالی هم ندارد؛ یک سؤال پرسیده شد و یک جواب درست داده شد.
شما در واقع اطلاعاتی را که فرزندتان به دنبالش بود، در اختیارش قرار دادهاید. خیلی هم خوب! اما نظرتان چیست بهجای جواب، از او بپرسید: «خودت فکر میکنی بیمهرگان یعنی چی؟» بگذارید یک جور دیگر نگاه کنیم؛ فرزند شما مشغول دیدن یک مستند تلویزیونی دربارهی حیوانات است و بینهایت مفهوم در ذهنش شکل میگیرد. ذهن او این قدرت را دارد که این مفاهیم را کنار هم بگذارد و برای پیداکردن یک پاسخ خوب ریسک کند. در واقع چون کودکتان میخواهد حتما جواب سؤال شما را بدهد، این کار را انجام میدهد؛ چون تأیید گرفتن از شما برایش مهم است. حالا اگر جواب درست را داد تشویقش کنید و از او بپرسید: «جواب درست رو چطور پیدا کردی؟» اگر هم اشتباه جواب داد باز هم تشویقش کنید و از او بخواهید توضیح بدهد چرا فکر میکند جواب سؤالش این است؟ تحسینش کنید و به توضیحاتش دربارهی افکارش گوش بدهید.
17. به کارهای هنری و نمایشی تشویقشان کنید
همانطور که در بندهای قبلی اشاره کردیم بودن در محیطهای خلاق بهترین تاثیر را دارد. شرکت در کلاسهای هنری یکی از مهمترین این محیط هاست. همه شاخه های هنر پر از خلاقیت هستند. شرکت در انواع کلاسهای هنری و تجربی و سفرهای آموزشی و تجربی و مشارکت در فعالیتهای گروهی بسیار در افزایش خلاقیت کودک موثر هستند.
این نکته ها میتواند ضمن افزایش اعتماد به نفس و مهارتهای اجتماعی، لذت بچهها را نیز به همراه داشته باشد. خلاق بودن به معنای ترسیم تصاویر زیبا و ساخت برجهای لگو نیست. خلاقیت روشی کاملاً جدید برای نگاهی نو به جهان است. ما در مقالات بعدی نورولند نیز به راههایی برای تقویت خلاقیت کودکان خواهیم پرداخت.
کلام آخر
در این مقاله سعی کردیم راهکارهای مفیدی برای داشتن کودک خلاق را با شما در میان بگذاریم. همانطور که میدانید تقویت خلاقیت در آیندهی کاری و شخصی کودکان بسیار نکته مهمی است پس حتما این راهکارها را جدی بگیرید.
[…] به این موضوع مهم از خلاقیت بپردازیم و موانعی که جلوی تقویت خلاقیت کودک را میگیرند با هم بررسی کنیم. اگر حس میکنید […]